آلیس چت -->-->-->
گوزلرين آچ بير گئجه تا من گوروم ميخانه ني دونياني ترك ايلييپ من دولدوروم پيمانه ني بي وفا اولسا نيگاري بير كسين بيچاره دير بولبولون حالين دوشونمز گول، دئمه افسانه ني هاميني ترک ائلرم هر کيمسه واردير دونيادا
( چشمهايت را يك شب باز كن تا من ميخانه را در آن ببينم )
( دنيا را ترك كرده ، پيمانه را پر كنم )
( اگر يار كسي بي وفا باشد ، او بيچاره است )
( حال بلبل را گل نمي فهمد ، پس افسانه سرايي بس است )
اوت توتار عشقين يولوندا جان ورر بيچاره شمع
( شمع بيچاره در راه عشق آتش ميگيرد و جان مي دهد )
اما عاشيق سويليرهر كيم گوره پروانه ني
( اما عاشق دوست دارد كه هر كسي پروانه را ببيند )
قانلي كونلوم گوزليير يول تا سنه قوربان اولا
( چشم خونبار من چشم به راه توست تا قربانت شود )
گل بو هيجراندان خراب ائتمه داها كاشانه ني
( از اين هجران بيا و ديگر كاشانه را خراب نكن )
هر كونول الدن وره يارين او بير ويرانه دير
( هر دلي كه يار خود را از دست بدهد يك ويرانه است )
بير نظريار ائلسه آباد ائدر ويرانه ني
( اگر يار يك نظر بكند اين ويرانه آباد مي شود )
گر مني چكسن دارا اولدورسن الدن توتمارام
(اگر مرا به دار مي كشي ، بكش ، من تو را از دست نخواهم داد )
اولدور نده اوپ محبتدن دل ديوانه ني
( آري بكش ، نه اين كه از روي محبت دل ديوانه را ببوسي )
عاشيقه بير گون دئديم ترك ائله او ياري ، دئدي
( يك روز به عاشق گفتم ، يارت را ترك كن ، گفت )
بيلميسن عشق آتشي له يانديريپ غمخانه ني؟
( نمي داني كه با آتش عشق غمخانه را به آتش كشيده است ؟ )
( همگان را ترك مي كنم ، هر كسي كه در دنيا هست )
اما من ترك ائدمرم او ساقي دوردانه ني
( اما من آن ساقي دردانه را ترك نخواهم كرد )
سنده گل ترک ائله مسجيد تا گئدخ ميخانه يه
( تو هم بيا مسجد را ترك كن تا با هم به ميخانه برويم )
توبه ائد ،سن محرم اول اوپ ديلبر جانانه ني
( توبه كن ، تو محرم شو و دلبر جانانه خود را ببوس )
سونرا گل با هم "وفا" جاندان اولاخ قوربان اونا
( بعد بيا اي وفا تا با هم از جان و دل قربان او شويم )
آغلاياخ شايد اشيدسين گريه ي مستانه ني
( گريه كنيم با هم تا شايد گريه مستانه ما را بشنود
برچسب : نویسنده : فری farhad-s بازدید : 962